غروب ممنوع!

ساخت وبلاگ
از دره ها که برخاستبه درخت رسیدتنی تَکاند و برگ لرزید...از حرفهای تازه با کوه گفت...از شعرهای دیوانهاز برگ پرسید...پائیز آمداز عشق پرسیداز شعرهای سرخ با خندهاز ابرها پرسید....من آمده ام باز همتو اما بگو...باز می آیی...#بابک_آزاد غروب ممنوع!...
ما را در سایت غروب ممنوع! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6holysond بازدید : 122 تاريخ : سه شنبه 6 ارديبهشت 1401 ساعت: 13:10

پشت نیمکت رویاهایمان نشسته ایم،بعد از ظهر بهاری اسفند ماه است...سنه یک هزار و سیصد و هفتاد و چهار... خسته ام از تکرار این درسهای بیگانه...شیمی،تاریخ،عربی،فیزیک...و دلگرمم برای نوروز در راه مانده...علی،علی احمدی نیمکت نشین سالهای بلوغ و دبیرستان من است...و بی قرارتر از من برای رسیدن بهار ،مثل آدم بزرگها شعر می خواند...!ازشعرهای خودش...و سر تکان می دهد و ترغیبم می کند به شعر خوانی!باورم نمی شود ،باامسال بیست سال است که من شعر می خوانم...برای خودم،برای ستاره،برای دیوار،برای دختری که نامش را نمی دانم...از اولین روز زمستان، من و علی منتظر رسیدن بهاریم و نوروز...همیشه هم همینطور بوده ؛ ابتدا و انتها...و میانه راه گم بوده و هیچکس هنوز هم نمی داند اصل زندگی در میانه های آن است!روزهایی که نه آنقدر مغرور و سر به هواییم و نه آنقدر ناتوان و سر به زیر...علی کتاب تاریخ را ورق می زند و می خندد!و می گوید نگاه کن مهدی !یادت میاد این یادداشت را؟؟؟کتاب را نگاه می کنم:هفتاد روز مانده به عید!می خندیم و دلگرمیم که حالا فقط چند روز با بهار فاصله داریم ...زنگ می خورد و ساعت بعد کلاس زیست شناسی داریم با آقای ف غروب ممنوع!...
ما را در سایت غروب ممنوع! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6holysond بازدید : 114 تاريخ : سه شنبه 6 ارديبهشت 1401 ساعت: 13:10

از تو،تا قله های برفی مه گرفته چقدر راه است؟که مسیر تماشایت ،مرا از این قرن هوشمندی به سالهای دوردست نیاکانیم می برد؟تو چند بهاری؟ چند تابستان؟؟از کدام راه می آییابرهای تو کجا رفته اند؟؟دشت های تو کجا خوانده اند؟!رودهای تو کجا ریخته اند؟که من انجماد لبخند هزار سال پیش شده امدر زمهریر سرد راه مدرسه...از تو ، تا پرواز بادبادک‌هاپرتاب سنگهاچقدر راه است؟که نه به تو می رسم نه رهایت می کنم...تو از کدام کوچه رفته ای؟در کدام شهر  جا مانده ای؟خانه تو کجاست؟؟؟دوستانت را چه کرده ای رفیقانت را کجا جا گذاشته ای...؟#آزادی #ازادی#بابکازاد #قله #مه#تماشا #قرن #هوشمند #نیاکان #بهار #دشت# تابستان#ابر#مدرسه #زمهریر#بادبادک #بادبادکباز #سنگ #رهایی #اسارت #استبداد #شعرامروز #شعرنیمایی #شعرتولد #شعرنو #شاعری #شاعرانه_ها #شاعرانه + نوشته شده در  پنجشنبه بیست و پنجم فروردین ۱۴۰۱ساعت 10:3&nbsp توسط بابک آزاد  |  غروب ممنوع!...
ما را در سایت غروب ممنوع! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6holysond بازدید : 126 تاريخ : سه شنبه 6 ارديبهشت 1401 ساعت: 13:10